دوره جوانی , زمان بیداری غریزه جنسی است .
تا جوانان به چنین سنی پا نگذاشته اند, چیزی به عنوان غریزه جنسی و تمایل به جنس مخالف احساس نمی کنند, اما همین که وارد دوران جوانی شدند, این غریزه سر از خواب برمی دارد و بیدار می شود و جوانان را متمایل به جنس مخالف می کند .
خداوند حکیم برای تداوم نسل بشر, این غریزه را که بسیارهم قوی است , در نهاد انسان گذاشته است .
این غریزه علاوه بر این که وسیله ای جهت تداوم نسل بشر است , از عوامل مهم لذت و کامیابی در زندگی است .
در بین متفکران در مورد غریزه جنسی بشر در طول تاریخ , نظرهایی ابراز شده است که بعضی از آنها خالی از اشکال نیست و در این میان , تنها یک نظر, راه اعتدال و راه فطرت است : راه اول : نظریه کسانی است که معتقد به از بین بردن غریزه جنسی هستند و می گویند: آمیزش جنسی , امری منفور و حیوانی است و در شان انسان نیست .
بسیار بوده اند کسانی که از این نظریه پیروی کرده اند و خود را از یک امر طبیعی و خداداد محروم کرده اند و در این راه هم کسانی بوده اند که تحت عنوان تکامل و تعالی روح , به چنین کاری دست زده اند .
این راه , راه تفریط و ظلم به غرایز و طبیعت بشر است .
راه دوم : نظریه کسانی است که درست مخالف گروه اول هستند, یعنی کسانی که راه را به افراط پیموده اند و معتقدند که غریزه جنسی را در هر شرایطی که باشد باید اشباع کرد و به هیچ وجه نباید جلو آن را گرفت و به محدودیت های اجتماعی , قانونی , اخلاقی و مذهبی در این مورد نباید توجه کرد, بلکه سعادت انسان در گرو اشباع این غریزه در هر شرایط است .
این نظریه , که نظر فروید و پیروانش است , بزرگ ترین ضربه به پیکر اخلاق , عفت عمومی , ارزش های انسانی , جوامع بشری و جوانان زده است و بسیاری را به منجلاب فساد و تباهی کشانده است .
این نظریه , هنگامی اثرهای منفی بیشتری را به دنبال دارد که توجیه علمی و روان شناسانه هم برایش بشود و چنین فرض شود که فطرت بشر, خواستار چنین اشباعی در غریزه جنسی است و اگر آن را محدود کنیم , صدمه هایی بر پیکر روان وارد کرده ایم , حال آن که این فروید و پیروانش هستند که بزرگ ترین ضربه را بر روان انسان ها بویژه نسل جوان وارد کرده اند .
راه سوم : راه اعتدال و راه فطرت است , نظریه پیامبران الهی و پیروان واقعی آنهاست .
طبق این نظریه , نه سرکوبی مطلق غریزه جنسی پسندیده است و نه افراط و زیاده روی در این غریزه ممدوح است , بلکه این غریزه هم مانند سایر غرایز باید در حد طبیعی و فطری اشباع شود و در چارچوب مسائل خانوادگی , اخلاقی و اجتماعی به آن جواب مثبت داده شود .
پس جوانان عزیز باید بدانند این غریزه بسیار قوی و تند است و همچون شعله آتش است که اگر زبانه بکشد, تمام فضایل را در وجود انسان می سوزاند و رودخانه ای است که اگر طغیان کند, همه چیز را می برد و تخریب می کند, لذا جوانان باید در محدوده اصول اخلاقی , مذهبی و اجتماعی به اشباع این غریزه بپردازند و بهترین راه برای این کار ازدواج است و اگر امکان ازدواج برایشان نیست با صبر و پاکدامنی در انتظار زمان ازدواج باشند و اهتمام ورزند از راه های شیطانی به اشباع این غریزه نپردازند که عاقبت خوبی نخواهد داشت